*****((شهیدعلیرضا صادقانی))*****

lllk

چکیده ای از وصایای شهید((علیرضا صادقانی))

موضوعات: کلام‌ناب,لحظه ای با شهید,

[ بازدید : 167 ] [ امتیاز : 4 ] [ نظر شما :
]

[ دوشنبه 23 اسفند 1395 ] [ 6:26 ] [ مهندس سیدهادی مرتضوی فرد ]

[ ]

اشعار برادر شهید ((علیرضا صادقانی))تقدیم به شهدا ی گمنام

السلام علیک ای مسافر راه حسین
السلام علیک ای فدایی پیر خمین


آسمان شده خاک مزارت
کربلا شده باغ و بهارت

نشسته نام تو، به لوح آسمان
نشان راه عشق، شهید بی نشان

همه هستی تو نذر ساقی علقمه شد
بی نشانی تو بی نشانی فاطمه شد

تو عصاره ی عشق خدایی
گل گمشده ی شهدایی

به خاک کربلا، گرفتی آشیان
نشان راه عشق، شهید بی نشان

تا مگر برسد به مزار معطر تو
به کجا برود به هوای تو مادر تو؟

دل نداده به غیر نگاهت
مادر تو نشسته به راهت

در انتظار تو، به لب رسیده جان
نشان راه عشق، شهید بی نشان

مانده در دل ما یاد هیبت حیدری ات
یادگار تو شد غیرت علی اکبری ات

ای نماز تو مست شهادت
ای فدایی راه ولایت

نمی شناسمت، ولی زبانزدی
فدایی حسین، گل محمدی

به خاک کربلا، گرفتی آشیان
نشان راه عشق، شهید بی نشان

Image result for ‫پروانه متحرک‬‎
Image result for ‫عکس تابوت شهید گمنام‬‎

موضوعات: فرهنگی,

[ بازدید : 586 ] [ امتیاز : 4 ] [ نظر شما :
]

[ دوشنبه 23 اسفند 1395 ] [ 6:17 ] [ مهندس سیدهادی مرتضوی فرد ]

[ ]

اشعار نشان برواز تقدیم به شهدای هشت سال دفاع مقدس

کسی نگفت از میان توفان چگونه آن شب گذشته بودی
زگردباد و تگرگ و باران، چگونه آن شب گذشته بودی
کسی نگفت از میان آتش، میان آن شعله های سرکش
بهانه دردل، شراره در جان، چگونه آن شب گذشته بودی
نه ردپایی، نه گرد راهی، فقط تفنگی شکسته دیدم
توپیچان از کنار یاران چگونه آن شب گذشته بودی
به بال سرخت که بسته بود آن نشان پرواز آسمان را
بگو که از خط و خون یاران چگونه آن شب گذشته بودی
کسی نگفت از دل هیاهو ز خون و سنگر ز موج و باران
تو بی فراز از نهیب توفان، چگونه آن شب گذشته بودی
فقط شنیدم که بال خود را گشادی از این کرانه رفتی
کسی نگفت از فراز میدان چگونه آن شب گذشته بودی .
گرفتم از تو سراغ، گفتند گذشتی از شب، شهاب گونه
و من به حیرت که با شهیدان، چگونه آن شب گذشته بودی
شلمچه بود و نگاه تیزت، که می گشودی به دیده بانی
چه گویم اما به شوق ایمان، چگونه آن شب گذشته بودی
چو ابر وباران ره تماشا گرفته بودش اشک و خون چشمم
ندیدمت بالبان خندان، چگونه آن شب گذشته بودی.
Image result for ‫شهید علیرضا صادقانی اصفهان‬‎

موضوعات: فرهنگی,

[ بازدید : 623 ] [ امتیاز : 4 ] [ نظر شما :
]

[ دوشنبه 23 اسفند 1395 ] [ 6:13 ] [ مهندس سیدهادی مرتضوی فرد ]

[ ]

اشعار برادر شهید علیرضا صادقانی در وصف فرزندان روح ا....

بیاد مردان هورالعظیم و فتح المبین

الهی به آنان که پرپر شدند پر از زخم های مکرر شدند
به آنان که چون پرده بالا زدند قدم در حریم تماشا زدند
به آنان که کارون خروش آمدند چنان خون کارون به جوش آمدند
به آنان که زخمی ترین بوده اند شهیدان میدان مین بوده اند
همانان که از مهر فرزند خویش بریدند یکباره پیوند خویش
بریدند تا وصل آسان شود نیستانه درد درمان شود
همانان که روح روان داشتند سفرنامه آسمان داشتند
همانان که دلداده او شدند کبوتر کبوتر پرستو شدند
پرستو پرستو فراز آمدند و بی سر سرافراز باز آمدند
که این خطه خاک سرافرازی است همه همت و شور جانبازی است
به تکبیر آن دم که دم می زدند سکوت زمان را به هم می زدند
شب عاشقی را رقم می زدند همانان که بر مین قدم می زدند
از آنان که تنها پلاکی به جاست کمی استخوان، مشت خاکی به جاست
الهی به آوازه این حریم به هورالهویزه به هورالعظیم
به دشتی که پیوسته عباس داشت که بی دست هم خیمه را پاس داشت
به رمزی که چون نام خیبر گرفت غریبانه از ما برادر گرفت
خبر بود و تکرار خمپاره ها جگرگوشه ها، پاره پاره رها
خطر، رمل، توفان شن، ماسه ها زمین، مین، کمین، رد قناسه ها
خطر پشت هر لحظه پا می گرفت زیاران ما دست و پا می گرفت
و آن لحظه هایی که خمپاره شصت میان نماز عزیزان نشست
نمازی که یک رکعتش پاره شد تشهد پر از موج خمپاره شد
کجایند مردان والفجر هشت که از خونشان دشت گلپوش گشت
کجایند مردان فتح المبین کجایند اسطوره های یقین
کجایند آنان که بالی رها داشتند گذرنامه کربلا داشتند
کجایند آنان که فردایی اند همانان که فردا تماشایی اند...

موضوعات: فرهنگی,

[ بازدید : 1284 ] [ امتیاز : 4 ] [ نظر شما :
]

[ دوشنبه 23 اسفند 1395 ] [ 6:09 ] [ مهندس سیدهادی مرتضوی فرد ]

[ ]

خداحافظی شهدا با خانوادهایشان

خداحافظ و بعد از این مرا دیگر نخواهی دید
خبر این بود آری: یک پرستو از قفس کوچید


غروب سرد پاییز و سبدهای پر از سیبت
همان جایی که مجنون بود و آن سرو و درخت بید

کمی دیر آمدی اما ... غزل از چشم تو می ریخت
سلامت دادم و دستت به رویم عطر گل پاشید

میان باد و آتش از هیاهوی خزان گفتیم
تو طوفانی ولی یک آن خیالت آشنا خندید

نگاهم در نگاه تو، صمیمانه تر از هر روز
که دستی آمد و نا گاه تو را از آسمانم چید

به یکباره تنم یخ زد، نبودی من نمی دیدم
و باران بود می آمد، زمین هم گاه می لرزید

عبور سال و ماه و انتظاری سخت طولانی
ببین با این دل غمگین عزیز من! چه ها کردید!؟

دوباره با شکوهی خاص دیروز از سفر آمد
همان یوسف، همان عاشق صدایش در زمان پیچید

«سلام و یک خداحافظ، تمام فرصتم این است
پس از ده سال یک هدیه، پلاکم را نمی خواهید؟»

موضوعات: لحظه ای با شهید,

[ بازدید : 195 ] [ امتیاز : 4 ] [ نظر شما :
]

[ پنجشنبه 19 اسفند 1395 ] [ 10:40 ] [ مهندس سیدهادی مرتضوی فرد ]

[ ]

تقدیم به شهدای گمنام فرزندان روح ا...

ای طلوع عشق در امواج خاک ساحل خورشید چشمانت کجاست
روح تو می تابد از معراج خاک بغض دریا ذوق توفانت کجاست

آمدم برخیز دستم را بگیر ورنه من این راه را گم می کنم
ای تو را دریا و توفان در ضمیر گر نتابی ماه را گم می کنم
می گذشت از روی سنگر عطرخیز بوی صبح یاس های کهکشان
باز می تابد ز عمق خاکریز یک چفیه , یک پلاک بی نشان
در تفحص از حریم آفتاب خاک ها را می زند یک سو دلم
می شود پیدا نسیم سبزآب مثل دریا می شود از او دلم
خفته اما روی گلفرش سحر در کنارش کوله باری از امید
بار دیگر می گشاید بال و پر می رود تا کهکشانها این شهید
زخم عاشورا نمایان بر تنش می وزد از پیکرش بوی حسین
نقش بود این جمله بر پیراهنش عشق یعنی , « زائر کوی حسین »Image result for ‫عکس شهید علیرضا صادقانی‬‎

موضوعات: لحظه ای با شهید,

[ بازدید : 143 ] [ امتیاز : 4 ] [ نظر شما :
]

[ پنجشنبه 19 اسفند 1395 ] [ 10:38 ] [ مهندس سیدهادی مرتضوی فرد ]

[ ]

تقدیم به همرزمان شهید((علیرضا صادقانی))

بیاد مردان هورالعظیم و فتح المبین

الهی به آنان که پرپر شدند پر از زخم های مکرر شدند
به آنان که چون پرده بالا زدند قدم در حریم تماشا زدند
به آنان که کارون خروش آمدند چنان خون کارون به جوش آمدند
به آنان که زخمی ترین بوده اند شهیدان میدان مین بوده اند
همانان که از مهر فرزند خویش بریدند یکباره پیوند خویش
بریدند تا وصل آسان شود نیستانه درد درمان شود
همانان که روح روان داشتند سفرنامه آسمان داشتند
همانان که دلداده او شدند کبوتر کبوتر پرستو شدند
پرستو پرستو فراز آمدند و بی سر سرافراز باز آمدند
که این خطه خاک سرافرازی است همه همت و شور جانبازی است
به تکبیر آن دم که دم می زدند سکوت زمان را به هم می زدند
شب عاشقی را رقم می زدند همانان که بر مین قدم می زدند
از آنان که تنها پلاکی به جاست کمی استخوان، مشت خاکی به جاست
الهی به آوازه این حریم به هورالهویزه به هورالعظیم
به دشتی که پیوسته عباس داشت که بی دست هم خیمه را پاس داشت
به رمزی که چون نام خیبر گرفت غریبانه از ما برادر گرفت
خبر بود و تکرار خمپاره ها جگرگوشه ها، پاره پاره رها
خطر، رمل، توفان شن، ماسه ها زمین، مین، کمین، رد قناسه ها
خطر پشت هر لحظه پا می گرفت زیاران ما دست و پا می گرفت
و آن لحظه هایی که خمپاره شصت میان نماز عزیزان نشست
نمازی که یک رکعتش پاره شد تشهد پر از موج خمپاره شد
کجایند مردان والفجر هشت که از خونشان دشت گلپوش گشت
کجایند مردان فتح المبین کجایند اسطوره های یقین
کجایند آنان که بالی رها داشتند گذرنامه کربلا داشتند
کجایند آنان که فردایی اند همانان که فردا تماشایی اند...

موضوعات: فرهنگی,

[ بازدید : 151 ] [ امتیاز : 4 ] [ نظر شما :
]

[ پنجشنبه 19 اسفند 1395 ] [ 10:36 ] [ مهندس سیدهادی مرتضوی فرد ]

[ ]

ترویح ارواح شهدای دفاع مقدس وترویح(( شهیدعلیرضا صادقانی ))صلوات

*- اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا خِيَرَةَ اللَّهِ و َابْنَ خِيَرَتِهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ اَميرِالْمُؤْمِنينَ و َابْنَ سَيِّدِ الْوَصِيّينَ

سلام بر تو اى ابا عبداللّه سلام بر تو اى فرزند رسول خدا سلام بر تو اى برگزيده خدا و فرزند برگزيده اش سلام بر تو اى فرزند امير مؤ منان و فرزند آقاى اوصياء

*- اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ فاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِساَّءِ الْعالَمينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا ثارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثارِهِ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ

سلام بر تو اى فرزند فاطمه بانوى زنان جهانيان سلام بر تو اى که خدا خونخواهيش کند و فرزند چنين کسى و اى کشته اى که انتقام کشته گانت نگرفتى

*- اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَيْكُمْ مِنّى جَميعاً سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ

سلام بر تو و بر روانهائى که فرود آمدند به آستانت ، بر شما همگى از جانب من سلام خدا باد هميشه تا من برجايم و برجا است شب و روز

*- يا اَباعَبْدِاللَّهِ لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِيَّةُ وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتِ الْمُصيبَةُ بِكَ عَلَيْنا وَ عَلى جَميعِ اَهْل ِالاِْسْلامِ

اى ابا عبداللّه براستى بزرگ شد سوگوارى تو و گران و عظيم گشت مصيبت تو بر ما و بر همه اهل اسلام

*- و َجَلَّتْ وَ عَظُمَتْ مُصيبَتُكَ فِى السَّمواتِ عَلى جَميعِ اَهْلِ السَّمواتِ فَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِ عَلَيْكُمْ اَهْلَ الْبَيْتِ

و گران و عظيم گشت مصيبت تو در آسمانها بر همه اهل آسمانها پس خدا لعنت کند مردمى را که ريختند شالوده ستم و بيدادگرى را بر شما خاندان

*- وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً دَفَعَتْكُمْ عَنْ مَقامِكُمْ و َاَزالَتْكُمْ عَنْ مَراتِبِكُمُ الَّتى رَتَّبَكُمُ اللَّهُ فيها

و خدا لعنت کند مردمى را که کنار زدند شما را از مقام مخصوصتان و دور کردند شما را از آن مرتبه هائى که خداوند آن رتبه ها را به شما داده بود

*- و َلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْكُمْ وَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُمَهِّدينَ لَهُمْ بِالتَّمْكينِ مِنْ قِتالِكُمْ

و خدا لعنت کند مردمى که شما را کشتند و خدا لعنت کند آنانكه تهيه اسباب کردند براى کشندگان شما تا آنها توانستند با شما بجنگند

*- بَرِئْتُ اِلَى اللَّهِ وَ اِلَيْكُمْ مِنْهُمْ وَ مِنْ اَشْياعِهِمْ وَ اَتْباعِهِمْ وَ اَوْلِياَّئِهِم

بيزارى جويم بسوى خدا و بسوى شما از ايشان و از پيروان و دنبال روندگانشان و دوستانشان

*- يا اَباعَبْدِاللَّهِ اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَكُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَكُمْ اِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ

اى اباعبداللّه من تسليمم و در صلحم با کسى که با شما در صلح است و در جنگم با هر کس که با شما در جنگ است تا روز قيامت

*- وَ لَعَنَ اللَّهُ آلَ زِيادٍ وَ آلَ مَرْوانَ وَ لَعَنَ اللَّهُ بَنى اُمَيَّةَ قاطِبَةً وَ لَعَنَ اللَّهُ ابْنَ مَرْجانَةَ

و خدا لعنت کند خاندان زياد و خاندان مروان را و خدا لعنت کند بنى اميه را همگى و خدا لعنت کند فرزند مرجانه (ابن زياد) را

*- وَ لَعَنَ اللَّهُ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ لَعَنَ اللَّهُ شِمْراً وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَ اَلْجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ لِقِتالِكَ

خدا لعنت کند عمر بن سعد را و خدا لعنت کند شمر را و خدا لعنت کند مردمى را که اسبها را زين کردند و دهنه زدند و به راه افتادند براى پيكار با تو

*- بِاَبى اَنْتَ وَ اُمّى لَقَدْ عَظُمَ مُصابى بِكَ فَاَسْئَلُ اللَّهَ الَّذى اَکْرَمَ مَقامَكَ

پدر و مادرم بفدايت که براستى بزرگ شد مصيبت تو بر من پس مى خواهم از آن خدائى که گرامى داشت مقام تو را

*- وَ اَکْرَمَنى بِكَ اَنْ يَرْزُقَنى طَلَبَ ثارِكَ مَعَ اِمامٍ مَنْصُورٍ مِنْ اَهْلِ بَيْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ و َآلِهِ

و گرامى داشت مرا بخاطر تو که روزيم گرداند خونخواهى تو را در رکاب آن امام يارى شده از خاندان محمد صلى اللّه عليه و آله

*- اَللّهُمَّ اجْعَلْنى عِنْدَكَ وَجيهاً بِالْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلامُ فِى الدُّنْيا وَ الاْخِرَةِ

خدايا قرار ده مرا نزد خودت آبرومند بوسيله حسين عليه السلام در دنيا و آخرت

*- يا اَباعَبْدِاللَّهِ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلى اللَّهِ وَ اِلى رَسُولِهِ وَ اِلى اميرِالْمُؤْمِنينَ وَ اِلى فاطِمَةَ وَ اِلَى الْحَسَنِ

اى اباعبداللّه من تقرب جويم به درگاه خدا و پيشگاه رسولش و اميرالمؤمنين و فاطمه و حسن

*- وَ اِلَيْكَ بِمُوالاتِكَ وَ بِالْبَراَّئَةِ (مِمَّنْ قاتَلَكَ وَ نَصَبَ لَكَ الْحَرْبَ وَ بِالْبَرائَةِ مِمَّنْ اَسَّسَ اَساسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِعَلَيْكُمْ وَ اَبْرَءُ اِلَى اللّهِ وَ اِلى رَسُولِهِ) مِمَّنْ اَسَسَّ اَساسَ ذلِكَ وَ بَنى عَلَيْهِ بُنْيانَهُ وَ جَرى فى ظُلْمِهِ وَ جَوْرِهِ عَلَيْكُمْ وَ على اَشْياعِكُمْ

و شما بوسيله دوستى تو و بوسيله بيزارى از کسى که با تو مقاتله کرد و جنگ با تو را برپا آرد و به بيزارى جستن از کسى که شالوده ستم و ظلم بر شما را ريخت و بيزارى جويم بسوى خدا و بسوى رسولش از کسى که پى ريزى کرد شالوده اين کار را و پايه گذارى کرد بر آن بنيانش را و دنبال کرد ستم و ظلمش را بر شما و بر پيروان شما

*- بَرِئْتُ اِلَى اللَّهِ وَ اِلَيْكُمْ مِنْهُمْ وَ اَتَقَرَّبُ اِلَى اللَّهِ ثُمَّ اِلَيْكُمْ بِمُوالاتِكُمْ وَ مُوالاةِ وَلِيِّكُمْ

بيزارى جويم بدرگاه خدا و به پيشگاه شما از ايشان و تقرب جويم بسوى خدا سپس بشما بوسيله دوستيتان و دوستى دوستان شما

*- وَ بِالْبَرآئَةِ مِنْ اَعْداَّئِكُمْ وَ النّاصِبينَ لَكُمُ الْحَرْبَ وَ بِالْبَرآئَةِ مِنْ اَشْياعِهِمْ وَ اَتْباعِهِمْ

و به بيزارى از دشمنانتان و برپا کنندگان (و آتش افروزان ) جنگ با شما و به بيزارى از ياران و پيروانشان

*- اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَكُمْ وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَكُمْ وَ وَلِىُّ لِمَنْ والاکُمْ وَ عَدُوُّ لِمَنْ عاداکُمْ

من در صلح و سازشم با کسى که با شما در صلح است و در جنگم با کسى که با شما در جنگ است و دوستم با کسى که شما را دوست دارد و دشمنم با کسى که شما را دشمن دارد

*- فَاَسْئَلُ اللَّهَ الَّذى اَکْرَمَنى بِمَعْرِفَتِكُمْ وَمَعْرِفَةِ اَوْلِياَّئِكُمْ وَ رَزَقَنِى الْبَراَّئَةَ مِنْ اَعْداَّئِكُمْ

و درخواست کنم از خدائى که مرا گرامى داشت بوسيله معرفت شما و معرفت دوستانتان و روزيم کند بيزارى جستن از دشمنانتان را

*- اَنْ يَجْعَلَنى مَعَكُمْ فِى الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ وَاَنْ يُثَبِّتَ لى عِنْدَکُمْ قَدَمَ صِدْقٍ فِى الدُّنْيا وَ الاْخِرَةِ

به اينكه قرار دهد مرا با شما در دنيا و آخرت و پابرجا دارد براى من در پيش شما گام راست و درستى (و ثبات قدمى) در دنيا و آخرت

*- وَ اَسْئَلُهُ اَنْ يُبَلِّغَنِى الْمَقامَ الْمَحْمُودَ لَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ وَ اَنْ يَرْزُقَنى طَلَبَ ثارى مَعَ اِمامٍ هُدىً ظاهِرٍ ناطِقٍ (بِالْحَقِّ) مِنْكُمْ

و از او خواهم که برساند مرا به مقام پسنديده شما در پيش خدا و روزيم کند خونخواهى شما را با امام راهنماى آشكار گوياى (به حق) که از شما (خاندان ) است

*- وَ اَسْئَلُ اللَّهَ بِحَقِّكُمْ وَبِالشَّاْنِ الَّذى لَكُمْ عِنْدَهُ اَنْ يُعْطِيَنى بِمُصابى بِكُمْ اَفْضَلَ ما يُعْطى مُصاباً بِمُصيبَتِهِ مُصيبَةً ما اَعْظَمَه

و از خدا خواهم به حق شما و بدان منزلتى که شما نزد او داريد ، که عطا کند به من بوسيله مصيبتى که از ناحيه شما به من رسيده بهترين پاداشى را که مى دهد به يك مصيبت زده از مصيبتى که ديده

*- وَ اَعْظَمَ رَزِيَّتَها فِى الاِْسْلامِ وَ فى جَميعِ السَّمواتِ وَ الاَْرْضِ اَللّهُمَّ اجْعَلْنى فى مَقامى هذا مِمَّنْ تَنالُهُ مِنْكَ صَلَواتٌ وَ رَحْمَةٌ وَ مَغْفِرَةٌ

براستى چه مصيبت بزرگى و چه داغ گرانى بود در اسلام و در تمام آسمانها و زمين خدايا چنانم کن در اينجا که ايستاده ام از کسانى باشم که برسد بدو از ناحيه تو درود و رحمت و آمرزشى

*- اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْياىَ مَحْيا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتى مَماتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ

خدايا قرار ده زندگيم را زندگى محمد و آل محمد و مرگم را مرگ محمد و آل محمد

*- اَللّهُمَّ اِنَّ هذا يَوْمٌ تَبرَّکَتْ بِهِ بَنُو اُمَيَّةَ وَ ابْنُ آکِلَةِ الَْآکبادِ اللَّعينُ ابْنُ اللَّعينِ عَلى لِسانِكَ وَ لِسانِ نَبِيِّكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ

خدايا اين روز روزى است که مبارك و ميمون دانستند آنرا بنى اميه و پسر آن زن جگرخوار (معاويه ) آن ملعون پسر ملعون (آه لعن شده ) بر زبان تو و زبان پيامبرت که درود خدا بر او و آلش باد

*- فى کُلِّ مَوْطِنٍ وَ مَوْقِفٍ وَقَفَ فيهِ نَبِيُّكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ

در هر جا و هر مكانى که توقف کرد در آن مكان پيامبرت صلى اللّه عليه و آله

*- اَللّهُمَّ الْعَنْ اَباسُفْيانَ وَ مُعاوِيَةَ وَ يَزيدَ بْنَ مُعاوِيَةَ عَلَيْهِمْ مِنْكَ اللَّعْنَةُ اَبَدَ الاْبِدينَ

خدايا لعنت کن ابوسفيان و معاويه و يزيد بن معاويه را که لعنت بر ايشان باد از جانب تو براى هميشه

*- وَ هذا يَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِيادٍ وَ آلُ مَرْوانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَيْنَ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَيْهِ

و اين روز روزى است که شادمان شدند به اين روز دودمان زياد و دودمان مروان بخاطر کشتنشان حضرت حسين صلوات اللّه عليه را

*- اَللّهُمَّ فَضاعِفْ عَلَيْهِمُ اللَّعْنَ مِنْكَ وَ الْعَذابَ (الاَْليمَ) اَللّهُمَّ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلَيْكَ فى هذَا الْيَوْمِ وَ فى مَوْقِفى هذا

خدايا پس چندين برابر کن بر آنها لعنت خود و عذاب دردناك را خدايا من تقرب جويم بسوى تو در اين روز و در اين جائى که هستم

*- وَ اَيّامِ حَياتى بِالْبَراَّئَهِ مِنْهُمْ وَاللَّعْنَةِ عَلَيْهِمْ وَ بِالْمُوالاتِ لِنَبِيِّكَ وَ آلِ نَبِيِّكَ عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمُ اَلسَّلامُ

و در تمام دوران زندگيم به بيزارى جستن از اينها و لعنت فرستادن بر ايشان و بوسيله دوست داشتن پيامبرت و خاندان پيامبرت که بر او و بر ايشان سلام باد


پس مى گوئى صد مرتبه :

*- اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِكَ

خدايا لعنت کن نخستين ستمگرى را که بزور گرفت حق محمد و آل محمد را و آخرين کسى که او را در اين زور و ستم پيروى کرد

*- اَللّهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَيْنَ وَ شايَعَتْ وَ بايَعَتْ وَ تابَعَتْ عَلى قَتْلِهِ اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَميعاً

خدايا لعنت کن بر گروهى که پيكار کردند با حسين عليه السلام و همراهى کردند و پيمان بستند و از هم پيروى کردند براى کشتن آن حضرت خدايا لعنت کن همه آنها را

پس مى گوئى صد مرتبه :

*- اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِيارَتِكُمْ

سلام بر تو اى ابا عبداللّه و بر روانهائى که فرود آمدند به آستانت ، بر تو از جانب من سلام خدا باد هميشه تا من زنده ام و برپا است شب و روز و قرار ندهد اين زيارت را خداوند آخرين بار زيارت من از شما

*- اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ

سلام بر حسين و بر على بن الحسين و بر فرزندان حسين و بر اصحاب و ياران حسين

پس مى گوئى :

*- اَللّهُمَّ خُصَّ اَنْتَ اَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّى وَ ابْدَاءْ بِهِ اَوَّلاً ثُمَّ الثّانِىَ وَالثّالِثَ وَ الرّابِعَ

خدايا مخصوص گردان نخستين ستمگر را به لعنت من و آغاز کن بدان لعن اولى را و سپس دومى و سومى و چهارمى را

*- اَللّهُمَّ الْعَنْ يَزيدَ خامِساً وَ الْعَنْ عُبَيْدَ اللَّهِ بْنَ زِيادٍ وَ ابْنَ مَرْجانَةَ وَ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ شِمْراً وَ آلَ اَبى سُفْيانَ وَ آلَ زِيادٍ وَ آلَ مَرْوانَ اِلى يَوْمِ الْقِيمَةِ

خدايا لعنت کن يزيد را در مرتبه پنجم و لعنت کن عبيداللّه پسر زياد و پسر مرجانه را و عمر بن سعد و شمر و دودمان ابوسفيان و دودمان زياد و دودمان مروان را تا روز قيامت

پس به سجده مى روى و مى گوئى :

*- اَللّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشّاکِرينَ لَكَ عَلى مُصابِهِمْ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ عَلى عَظيمِ رَزِيَّتى

خدايا مخصوص تو است ستايش سپاسگزاران تو بر مصيبت زدگى آنها، ستايش خداى را بر بزرگى مصيبتم

*- اَللّهُمَّ الرْزُقْنى شَفاعَةَ الْحُسَيْنِ يَوْمَ الْوُرُودِ وَ ثَبِّتْ لى قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَكَ مَعَ الْحُسَيْنِ وَ اَصْحابِ الْحُسَيْنِ الَّذينَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلامُ

خدايا روزيم گردان شفاعت حسين عليه السلام را در روز ورود (به صحراى قيامت ) و ثابت بدار گام راستيم را در نزد خودت با حسين عليه السلام و ياران حسين آنانكه بى دريغ دادند جان خود را در راه حسين عليه السلام.

Image result for ‫عکس شهید علیرضا صادقانی‬‎http://sheklakveblag.blogfa.com/ پريسا دنياي شكلك ها


موضوعات: فرهنگی,

[ بازدید : 155 ] [ امتیاز : 4 ] [ نظر شما :
]

[ پنجشنبه 19 اسفند 1395 ] [ 10:30 ] [ مهندس سیدهادی مرتضوی فرد ]

[ ]

اشعار برادر شهید ((علیرضا صادقانی))بمناسبت بزرگداشت روز شهید

تمام حجم زمین، هیچ در برابر تو

چقدر بوی اقاقی گرفته پیکر تو

خبر رسید که چشمان باغ غمگین است

که تکه تکه شده قامت تناور تو

از آن زمان که دلت را به آسمان دادی

گرفته عطر بهشت خدا سراسر تو

تو آن قناری سرخی که در تمام زمین

به گوش می رسد آوازهای آخر تو

به آسمان که رسیدی فرشته ها خواندند

سرود گرم رهایی، شب مقدر تو

میان کوچه ی هم نامت، آسمانی محض!

هنوز چشم به راهت نشسته مادر تو

دوباره یاد تو در قلب دفترم پیچید

دوباره بوی اقاقی گرفته سنگر تو

موضوعات: مناسبتی,

[ بازدید : 144 ] [ امتیاز : 4 ] [ نظر شما :
]

[ پنجشنبه 19 اسفند 1395 ] [ 10:24 ] [ مهندس سیدهادی مرتضوی فرد ]

[ ]

بمناسبت گرامیداشت روز شهدای هشت سال دفاع مقدس

احیا، حفظ و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت طلبی، زنده نگه داشتن یاد شهیدان و حفظ آثار آنان، تجلیل و تکریم از خانواده های معظم شهیدان، جدیت در امور فرهنگی خانواده های شاهد، خوداتکایی و قانونمند کردن ارایه خدمات به آنان و بسیج امکانات نظام به منظور پراکندن عطرملکوتی شهادت در جامعه، محور فعالیت های این نهاد مقدس است.

حضرت امام راحل « ره » :

همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشّفاء آزادگان خواهد بود .

خدا می داند که راه و رسم شهادت ، کور شدنی نیست و این ملت و آیندگان هستند که به راه شهیدان ، اقتدا خواهند کرد .

شهدا ، امام زادگانِ عشق اند که مزارشان زیارتگاهِ اهلِ یقین است .

موضوعات: مناسبتی,کلام‌ناب,

[ بازدید : 170 ] [ امتیاز : 4 ] [ نظر شما :
]

[ پنجشنبه 19 اسفند 1395 ] [ 10:20 ] [ مهندس سیدهادی مرتضوی فرد ]

[ ]

در توصیف بیت شهید همیشه جاودان‌ومعظم ((علیرضا صادقانی))

خانواده معظم و معزز شهید .....
شایستگی شما که مطمئنا به دلیل دارا بودن صفات نیک و برجسته تان بوده موجب کسب عنوان خانواده شهید که مقام و درجه ای است الهی گردیده .
این رتبه و جایگاه مایه مباهات و افتخار دنیا و آخرت است.
در مجموعه تابناک نظام مقدس جمهوری اسلامی درخشنده ترین و نفیس ترین گوهر گرانبها یاد و خاطره شهیدان است. آنان که خون مقدس خود را در پای شجره طوبای مصلح جهانی نثار کردند.
خانواده محترم شهید...... عزیز دل شما عظمت و سرافرازی را برای مردم این سرزمین برای سالهای طولانی به ودیعه نهادند که فراموش نشدنی است. از این رو برماست که سر تکریم و تعظیم به آستان شما خوبان امت فرود آوریم و دخیل بندیم به خانه تان که بیت نورانی شهید محل فراز و فرود ملائکة ا... و مالامال از انفاس قدسیه شهیدان حی و حاضر و معطر به عطر شهادت است.

ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید
چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از سراچه خورشید، ای شهید
ای شهیدان عشق مدیون شماست هر چه ما داریم از خون شماست
ای شقایق ها و ای آلاله ها دیدگانم دشت مفتون شماست

شادی ارواح طیبه شهدا از صدر اسلام تا کنون، امام راحل قربة الی ا... الفاتحة مع الصلوات.


بر مشامم می رسد عطر شهیدان بسیج مرغ دل پر می زند سوی گلستان بسیج
یا حسین بن علی ای سرور آزادگان روز محشر کن شفاعت از جوانان بسیج

بسیج یعنی شجاع و با صلابت همیشه در خط ناب ولایت
به هنگام بروز فتنه باشد بصیر و هوشمند و با درایت

کیست در میدان فداکاری کند این حسین عصر را یاری کند
باید از حالا بسیجی تر شویم بیقرار و بی دل و بی سر شویم
غرق ایمان غرق در پاکی شویم مثل مردان خدا خاکی شویم
Image result for ‫شکل گل و کبوتر متحرک‬‎
Image result for ‫عکس شهید علیرضا صادقانی‬‎http://sheklakveblag.blogfa.com/ پريسا دنياي شكلك ها

موضوعات: مذهبی,

[ بازدید : 617 ] [ امتیاز : 4 ] [ نظر شما :
]

[ سه شنبه 17 اسفند 1395 ] [ 6:39 ] [ مهندس سیدهادی مرتضوی فرد ]

[ ]

نیایش شهید ولامقام ((علیرضا صادقانی))با معبود خود در خلوت تنهایی

ای خدای بزرگوار و رحیم،تو دهنده صبری.اگرشهادت رابه من عطا فرمودی، صبری از کوهها محکمتر به پدر ومادرم عطا کن .

ای خدائی که اشکها را تو از چشمان سرازیر ولبخند ها را تو بر دلبها جاری می سازی،آنگونه کن که هرگاه مادرم در شهادتم می گرید،یاد حسین شهید بیادش بیاید وبر داغهای حسین(ع)بگرید وهرگاه برجوان از دست رفته اش می گرید،یاد علی اکبر وقاسم وابوالفضل بگرید.

ای مردم ایران:از شما تقاضا دارم که هرگز امام را تنها نگذارید همانطور که کوفیان حسین (ع) را تنها گذاشتند.


ای خدای مهربان:دوستان مرا ادامه دهنده راهم قرار بده وبرادران وخواهرانم را از بدیها به صراط مستقیم سوق ده که خواهرم حجاب تو از خون من رنگین تر است.

Related image
Image result for ‫عکس علیرضا صادقانی‬‎
Image result for ‫کبوتر متحرک‬‎

موضوعات: چکیده‌ای‌ازوصایای‌شهید,کلام‌ناب,

[ بازدید : 193 ] [ امتیاز : 4 ] [ نظر شما :
]

[ سه شنبه 17 اسفند 1395 ] [ 6:23 ] [ مهندس سیدهادی مرتضوی فرد ]

[ ]

چکیده ای از وصایای شهید((علیرضا صادقانی))

...امیدوارم که پیرو راه شهدا باشید . شهیدانی که چنان بر لوح

خونرنگ وطن اسلامی ایران ، رنگ تازه ای از خانواده ارغوانی را


ابداع کردند که پائیز هم از
تولید آن عاجز است .
خواهران وبرادرانم :پاداش شماهمین بس که برادری را تقدیم

انقلاب و اسلام عزیز نموده اید . ازشما انتظار دارم که درمقابل

سختی ها و دردها ومصیبت ها ، صبرتان را از دست ندهید .


امروز انقلاب اسلامی هماره پس ازپیروزی،موردهجوم دشمنان

جهانی است و شما باید هوشیاری و حضور در صحنه در مقابل

این هجوم بایستید و سست نگردید.


.... در مراسمهای سیاسی و اجتماعی شرکت جسته و امام

بزرگوارمان راتنهانگذاشته وپیروخط ولایت فقیه باشید
وآن چیزی

که شایسته معنای خانواده شهید میباشد،انجام دهید .
Image result for ‫عکس خمینی وخامنهای متحرک‬‎
Image result for ‫شهید علیرضا صادقانی اصفهان‬‎
Related image

موضوعات: چکیده‌ای‌ازوصایای‌شهید,کلام‌ناب,

[ بازدید : 176 ] [ امتیاز : 4 ] [ نظر شما :
]

[ سه شنبه 17 اسفند 1395 ] [ 6:20 ] [ مهندس سیدهادی مرتضوی فرد ]

[ ]

تقدیمی از طرف شهید علیرضا صادقانی به مادر چشم انتظارش


***********مشکل گشا**********


نکنه مادر یه وقت گریه کنی

به سوی آسمونا نگاه کنی

می دونم مادر دارم شهید میشم

مثه دوستام بیزن و حمید میشم

مادرم اسلام به ما نیاز داره

هم جهاد داره هم نماز داره

اونا با امید به این در اومدن

اگه نا امید برن خیلی بده

تو که درد ما رو درمون میکنی

غمو از پیشونی ما می خونی

تو که هر مشکلو آسون می کنی

درد بی درمونو درمون میکنی

اگه راه کربلا رو وا کنی

پس چرا امروز و فردا می کنی

لحظه های آخره تو سنگرم

مادرم مباش دیگه منتظرم

حسینم حسینم حسینم

ترکش و خمپاره اومد به سرم

داره خون میریزه از مغز سرم

Image result for ‫شهید علیرضا صادقانی اصفهان‬‎

موضوعات: فرهنگی,لحظه ای با شهید,

[ بازدید : 971 ] [ امتیاز : 4 ] [ نظر شما :
]

[ سه شنبه 17 اسفند 1395 ] [ 6:15 ] [ مهندس سیدهادی مرتضوی فرد ]

[ ]

دلنوشته شهید ((علیرضا صادقانی )) به ساحت مهدي فاطمه (عج)




تقديم به ساحت مهدي فاطمه (عج)

مهدي جان!

«سلام الله عليك يا اباصالح المهدي ادركني»

آقاي من! تو هم نشانه الله هستي و هم نشاني از او داري

خداوند از فرط پيدايي از ديده‌ها پنهان مانده و تو هم چنيني!

«اي واي بر ما كه كوري خود را هميشه با تعبير غيبت تو مي‌آوريم» و در اين مسئله هم تو را متهم

مي‌كنيم و دائم مي‌گوييم «تو بيا» اما نمي‌دانيم كه هم تو آمده‌اي و هم آماده‌اي ولي تنها نداي هل‌من

ناصر تو غريبانه‌تر از جدت حسين (ع) است و هيچ گوش شنوايي براي اين نداي مظلومانه نمي‌يابي...

آيا غير از اين است؟ اگر اين سخن درست نيست پس چرا سعادت ديدار از ما سلب شده؟ آري مولاي

من! جواب اين است كه ما در پس پرده گناهان خويش غايبيم و او را غايب مي‌خوانيم و اين جهل

است و به اين ترتيب تا ابدالدهر در اين جهل مي‌مانيم.

مولاجان! مددي كن تا از اين جهالت محض بيرون رويم و به نور وجودت رهنمونمان كن تا تو را درك كنيم

و درد دلهايت را بشنويم.

مهدي فاطمه! مرا ببخش كه در اين تمنا هم صادق نيستم. آخر نه اينكه همه عاقلان گفته‌اند جارو بكن

تو خانه سپس ميهمان ؟؟ولي من غافل باز هم در عوض تطهير دل به تمناي ورود تو نشسته‌ام ولي يك

بار به من حق بده. آخر مي‌دانم كه تطهير دل نيز به مدد تو ميسر نيست پس مولاي من مرا مددي

برسان تا دلم از غيرالله پاك كنم و با عنايت مادرت «فاطمه» نوكر شما شوم.

پس با تجلي نور او در اين سراي كوچك پاي بنه

و با ظهورت مرا بپروران

آمين يا رب‌العالمين

Related image
Image result for ‫شهید علیرضا صادقانی اصفهان‬‎

موضوعات: کلام‌ناب,لحظه ای با شهید,

[ بازدید : 229 ] [ امتیاز : 4 ] [ نظر شما :
]

[ شنبه 14 اسفند 1395 ] [ 6:19 ] [ مهندس سیدهادی مرتضوی فرد ]

[ ]

دلنوشته مادر((شهید علیرضا صادقانی))

مادران چشم انتظار قدر و قيمت تفحص او را مي دانند. مادران چشم انتظار داغ سنگين و جانسوز او

را گريستند وقتي ارواح مشتاق مفقودالاثرها جسم نحيف و استخواني اش را در آغوش گرفتند.

الا اي مردم شهر، آيا اين زميني آسماني را مي شناسيد؟ او را كه بعد از جنگ طاقت نداشت بغض

ته نشين گلوي مادر مفقودالاثرها را ببيند؟ او را كه بعد از جنگ جست وجوگر اجساد پاك شهيدان بود

در رمل هاي داغ فكه؟

الا اي مردم شهر، شايد شما او را نمي شناختيد. آن سان كه ما نيز او را نمي شناختيم اما جنوب او

را مي شناخت غرب هم و ستاره هاي درخشان آسمان شب هاي فكه با او آشنايي داشتند. وقتي

خسته از كاويدن خاك بر تپه ها مي نشست، باد مي وزيد، شقايق ها به اهتزاز در مي آمدند. وقتي

دعا مي خواند، خستگي از روح و تنش مي گريخت؛ آن سان كه شيطان مي گريخت،

جسمش زخم خورده بود...

آنقدر باصفا بود كه از صورت آفتاب سوخته اش مي توانستي حكايت دل آفتابي اش را بخواني،

مي توانستي او را نشسته بر آستان تواضع و بي ادعايي ببيني. گمنام گمنام. نمي خواهيم رنگ

آسماني اش را آن قدر غليظ كنيم تا خاكي بودنش فراموش شود.

اصلاً تمام شهدا آسماني بودند، اما از آسمان نيامده بودند. آنها هم مثل تمام كالبدهاي خاكي ديگر

محله در همين خيابان ها راه مي رفتند و در همان نانوايي نان مي خريدند كه ما از صبح تا شام بارها

از كنارش رد مي شويم. آنها درست زندگي كردند و به مقصدي درست تر رسيدند. قصه زندگي ما با

اين اوصاف و اتفاقات به چه سرنوشتي بايد برسد؟

Image result for ‫کبوتر متحرک‬‎
Image result for ‫کبوتر متحرک‬‎

موضوعات: کلام‌ناب,لحظه ای با شهید,

[ بازدید : 1808 ] [ امتیاز : 4 ] [ نظر شما :
]

[ شنبه 14 اسفند 1395 ] [ 6:13 ] [ مهندس سیدهادی مرتضوی فرد ]

[ ]

دلنوشته شهید ((علیرضا صادقانی )) به امام حسین ع

یابن الحسن ما عقده دار کربلاییم بر تو قسم ما بیقرار کربلاییم

ما را ببر آنجا تو از راه شلمچه ما بیقرار بیقرار کربلاییم

باید زیارتنامه را در خون بخوانیم ما با شهادت هم قطار کربلاییم


نصف النهار مبدأ و مقصد زمین دل ما کربلاست. کربلا پناه دلتنگی های مزمن قلب های مومن است.

عشق، بی نهایت است، کربلا اما نهایت عشق است. عشق یعنی تجلی ایثار. و کربلا سر منزل

مقصود عاشقی ست.

کربلا منتها الیه بلاجویی ست. کربلا سفر عشق است. کربلا رفتن جگر شیر می خواهد. «جگر شیر

نداری، سفر عشق مرو». کربلا دریای بی انتهای جنون و مستی ست. دریایی که آمارها نشان می

دهد که هرساله هزاران مجنون غرق می شوند در آن. اما بهترین نجات‌غریق عالم هم در ساحل همین

دریا مستقر است. که هر غریقی را به محض رهایی نجات خاهد داد. کربلا طوفان بلاست، «به دریا

رفته می داند، مصیبت های طوفان را».

در دایره قضا، عالم را قبله سومی اگر می بود، حتم دارم که آن سومین، شش گوشه ی کربلای تو

می شد. آن وقت «مروه» هم هر صبح و شام اعتراف می کرد که طواف کعبه ی شش گوشه ات، چه

صفایی خواهد داشت. آن وقت هاجر هم فراموش می کرد زمزم را، اگر این بار جای سراب، سرداب

حول مزار سردار تو را می دید. با دیدن تصویر عطش اطفال تو، شوق آب هم از چشم های هاجر می

افتاد. بگو به اسماعیل دیگر بس است. بگو که پا نکوبد بیش از این، که کودک شیرخوار این حوالی لب

تشنه تر است. بگو که به تلذی اگر باشد، علی اصغر «اسماعیل»تر است. بگو که قرار بر صفا و مروه اگر

باشد، زینب «هاجر»تر است. بگو که قرار بر جوشش چشمه اگر باشد، کربلا بی آب و علف تر است. بگو که

وعده نصرت الهی، در سربلندی آزموده شده ها اگر باشد، حسین «ابراهیم»تر است.

Related image
Image result for ‫پرچم امام حسین متحرک‬‎

موضوعات: کلام‌ناب,لحظه ای با شهید,

[ بازدید : 136 ] [ امتیاز : 4 ] [ نظر شما :
]

[ شنبه 14 اسفند 1395 ] [ 6:09 ] [ مهندس سیدهادی مرتضوی فرد ]

[ ]

دعای شهید برای انتظار حضرت مهدی صاحب الزمان

و اراده ی الهی بر آن است که تو ای امام غائب ، میراث دار حکومت خدا باشی بر روی زمین ....

این گاه که ظلم و تباهی گریبان گرفته از جهان و جهانیان ...

در گور هم که خفته باشیم ، در آرزوی رجعت ، دست به دعاییم انگار ...

و دل استوار که همین روزها خواهی آمد ...

آسمان به زلالی خواهد رسید و خورشید اسیر ابر سیاه روی نشان خواهد داد ...

آن سان که تو مولا باشی و آن روز دست بکشی از این غیبت هزار ساله و بیشتر...

در انتظار ظهوریم .... ما و همه ی آنان که حتی تو را به نام نشناسند ....

اما همه ی عمر را به امید نجات چون تویی اندیشیده اند ....

کوتاهترین دعا ... برای بلندترین آرزو

« اللهم عجّل لولیّک الفرج »

Related image
Related image

موضوعات: کلام‌ناب,لحظه ای با شهید,

[ بازدید : 150 ] [ امتیاز : 4 ] [ نظر شما :
]

[ شنبه 14 اسفند 1395 ] [ 6:05 ] [ مهندس سیدهادی مرتضوی فرد ]

[ ]

ساخت وبلاگ تالار اسپیس فریم اجاره اسپیس خرید آنتی ویروس نمای چوبی ترموود فنلاندی روف گاردن باغ تالار عروسی فلاورباکس گلچین کلاه کاسکت تجهیزات نمازخانه مجله مثبت زندگی سبد پلاستیکی خرید وسایل شهربازی تولید کننده دیگ بخار تجهیزات آشپزخانه صنعتی پارچه برزنت مجله زندگی بهتر تعمیر ماشین شارژی نوار خطر خرید نایلون حبابدار نایلون حبابدار خرید استند فلزی خرید نظم دهنده لباس خرید بک لینک خرید آنتی ویروس
بستن تبلیغات [X]