*****((شهیدعلیرضا صادقانی))*****

...حرف حق را همه جا بگوئید اگرچه به ضرر شما تمام شود .

درهیچ جا دروغ نگوئیدزیراکه دروغ سرچشمه همه بدی هاست.

... همیشه شیفته خدمت باشید نه تشنه قدرت . خدمت به خدا

وخلق خدا را مد نظر داشته باشیدتادرکارهایتان پیشرفت کنید.

ای خدای بزرگوار و رحیم،تو دهنده صبری.اگرشهادت رابه من عطا فرمودی، صبری از کوهها محکمتر به پدر ومادرم عطا کن .

ای خدائی که اشکها را تو از چشمان سرازیر ولبخند ها را تو بر دلبها جاری می سازی،آنگونه کن که هرگاه مادرم در شهادتم می گرید،یاد حسین شهید بیادش بیاید وبر داغهای حسین(ع)بگرید وهرگاه برجوان از دست رفته اش می گرید،یاد علی اکبر وقاسم وابوالفضل بگرید.

ای مردم ایران:از شما تقاضا دارم که هرگز امام را تنها نگذارید همانطور که کوفیان حسین (ع) را تنها گذاشتند.

ای خدای مهربان:دوستان مرا ادامه دهنده راهم قرار بده وبرادران وخواهرانم را از بدیها به صراط مستقیم سوق ده که خواهرم حجاب تو از خون من رنگین تر است.

دوست میدارم آن کسی را که امام عزیزم را، این پیر جماران را، حامی قرآن، یاور ضعیفان و مستضعفان،شجاع و قهرمان را دوست می دارد و دشمن می دارم آن کسی را که توطئه می کند علیه انقلاب اسلامی و ولایت فقیه.

به فقیران وتهیدستان انفاق کنید.درمجالس پرخرج واسراف که ازنظر اسلام جایز نیست ، شرکت نکنید و خود نیز چنین مجالسی نداشته باشید.

اگرکسی خدای نکرده انحراف دارد،باصحبت های منطقی وجذب کننده و خوشحال کننده وقاطع و اسلامی،آنرا به راه راست هدایت کنید.

خداوندا ! پروردگارا ! از تو می خواهم:

درچشمانم روشنایی،در دینم بصیرت،درقلبم یقین،در عملم اخلاص، در نفسم سلامت،در روزی ام وسعت قرار بده ومرا مادامی که باقی هستم شکرگزار خودت قرارده

شکر خدا مست می کوثرم

شکر خدا فاطمه شد مادرم

شکر خدا اهل تولا شدم

عاشق ذریه ی زهرا شدم

شکر خدا بر در این خانه ام

شکر خدا نوکر این خانه ام

شکر خدا پیش علی رو زدم

دم زعطای و کرم او زدم

شکر خدا قلب و دلم با علی ست

شکر خدا ذکر لبم یا علی ست

نان ونشان گرچه ندارم ولی

نوکر و مسکین علیم علی

گر که بپرسند گدای که ای

ریزه خور خوان عطای که ای

نازم و گویم که کنم سروری

شکر خدا حیدریم حیدری

خاک سراه توام یا علی

دشمن بدخواه توام یا علی

از قفس غصه رها شد دلم

شکر خدا کرب و بلا شد دلم

مهر حسین است چراغ شبم

شکر خدا سینه زن زینبم

شکر خدا گرچه که بی مایه ام

با پسر فاطمه همسایه ام

شکر خدا مست می او شدم

ریزه خور ضامن آهو شدم

شکر خدا نرفته ام راه کج

ذکر لبم گشته دعای فرج

مرا غدیر نه برکه، که بیکران دریاست
علی نه فاتح خیبر،که فاتح دلهاست

مرا غدیر نه برکه، که خم جوشان است
علی نه ساقی کوثر،که کوثر عظماست

مرا غدیر نه یک برگ سرد تاریخ است
علی نه شافع محشر، که محشر کبراست

مرا غدیر حریم وصال محبوب است
علی نه همسر زهرا که کیمیای ولاست

مرا غدیر بود پایگاه دانش و دین
علی نه کاتب قرآن که آیت عظماست

مرا غدیر نه یک واژه در دل تاریخ
که جان پناه همه رهروان راه خداست

مرا غدیر نه یک روز اختلاف افکن
که همچو چشمه ی مبعث زلال وحدت زاست

مرا غدیر ندای بلند آزادی است
علی نه حامی بوذر که روح صدق و صفاست

مرا علی نبود خلقتی خدا گونه
چو غالیان نسرایم که مالک دو سراست

اگر نه عالم و عادل مرا نمی شاید
ستایمش که علی عالی و علی اعلاست

بخوان ز سوره انعام علت درجات
علی ز علم و عمل بر جهانیان مولاست

مگوکه مولد او کعبه شد که می گویم
به هر مکان که علی هست کعبه خود آنجاست

هر آن که دم زند از عشق آن ولی والا
علی صفت اگرش نیست، کار غرق خطاست

بخوان تو نامه مولا به مالک اشتر
که طرز فکر علی از خطوط آن پیداست

ببین که در دل آن رادمرد بی همتا
به یاد قسط و عدالت چه محشری بر پاست

بکوش رنگ علی گیری و صفات علی
هزار نکته باریک تر ز مو اینجاست

به سالروز امامت به جشن عید غدیر
که اشک شوق به چشمان عاشقان پیداست

عید شرافت بنى آدم است و کرامت انسانى‌اش جشن رها شدن

از قید پدرانى است که جان فرزند خویش را نذر قربان گاه‌ها مى‌کردند

بالاترین نقطه‌اى است که اوج مقام بشر تعیین مى‌شود

و تا ابد، درجه ایمان با همان نقطه سنجیده مى‌گردد

عید قربان مبارکباد.

ای تو شور آبشاران، خوش رسیدی، خوش رسیدی!

* مبارک باد عید قربان، نماد بزرگترین جشن رهایى انسان از وسوسه هاى ابلیس

بندگی کن تا که سلطانت کنند … تن رها کن تا همه جانت کنند

خوی حیوانی سزاوار تو نیست … ترک این خو کن که انسانت کنند

چون نداری درد، درمان هم مخواه … درد پیدا کن که درمانت کنند

بنده ی شیطانی و داری امید … که ستایش همچو یزدانت کنند؟!

سوی حق نارفته چون داری طمع؟ … همسر موسی بن عمرانت کنن

شکر و تسلیم سليمانیت کو؟ … ای که می خواهی سلیمانت کنند

از چَهِ شهوت، قدم بیرون گذار … تا عزیز مصر و کنعانت کنند

بگذر از فرزند و مال و جان خویش … تا خلیل الله دورانت کنند

سر بنه در کف برو در کوی دوست … تا چو اسماعیل قربانت کنند

در ضلالت مانده ای چون سامری … آرزو داری که لقمانت کنند

چشم لاهوتی اگر داری بیا … تا به بزم قرب مهمانت کنند

چون علی در عالم مردانگی … فرد شو تا شاه مردانت کنند

همچو سلمان در مسلمانی بکوش … ای مسلمان تا که سلمانت کنند

تا توانی در گلستان جهان … خار شو تا گل به دامانت کنند

همچو خاک افتادگی کن پیش از آن … که به زیر خاک پنهانت کنند

خوانده ای گر تو یحب الصابرین … صبر کن تا از محبانت کنند

با یتیمان مهربانی پیشه کن … تا پس از تو با یتیمانت کنند